فمینوستالژی

Feminostalgy

فمینوستالژی

Feminostalgy

خستگی

سه شنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۱۸ ب.ظ
نایتینگِل خَسته‌ست. اگر بمونه، ادامه می‌ده، همونجوری نایتینگِل، نمیذاره آب توی دل کسی تکون بخوره، ولی دلش با موندن نیست. خسته‌ام از دلتنگیت، خسته‌ام از اینکه به خودم و به همه می‌گم خوب شد که تموم شد. خسته‌ام از بس پیش آجی گریه کردم. از بس پرسید چرا هنوز بعد از این همه وقت این همه داغ داری، خسته‌م از بس گفتم بدون خداحافظی بود، مثل دوتا آدم که از دوطرف یه پرتگاه آویزون باشن، که از گرفتن دست هم هیچی گیرشون نیاد، خسته شن و ول کنن.
خسته م از هر روزی که بیدار میشم و آینه، یه چروک دیگه از ردپای گریه‌های دیشب نشونم بده، خسته م از اینکه بیخودی امیدوارم، فقط پوستم کلفته، فقط جون‌سختم متأسفانه انگار.
  • زهرا

نظرات  (۱)

  • محمد سبحانی
  • فقط چراغت را گم کرده ای بانو.
    پاسخ:
    شاید اینطور باشه... امیدوارم.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">