فمینوستالژی

Feminostalgy

فمینوستالژی

Feminostalgy

بوی خانه

پنجشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ب.ظ

به خانه بازگشته ام و لبریزم از زمستان زیبای مهربان شهرم، اتاقم خیلی خاک و غبار گرفته بود، گلدانهایم به جز کاکتوسها، خشک شده بودند، مادر نرسیده بود آبشان بدهد. خسته خسته همه جا را تمیز کردم، و گذاشتم عطر شب بوهای تازه ی باغچه بپیچد توی اتاق، گذاشتم آرامش بدود توی سرم. هیچکس نبود خوشامدم بگوید، جز عطر نم زده ی خنک شمشاد و چمن و شب بو... همین ها همه اند، شکرگزارم.

  • زهرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">