فمینوستالژی

Feminostalgy

فمینوستالژی

Feminostalgy

ای خوب ترین

شنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۰ ب.ظ

مادرم، جگرگوشه ام، روزهای تلخ زیادی داشتیم این همه سال، هنوز که هنوز است گاهی کنار هم که می مانیم، یادم می رود که چقدر بسته ی همیم.

این روزها که سهمم از حضورت کمتر شده است، که مثل بچه ها از کنارم که قصد دور شدن می کنی دلم می خواهد دستت را ول نکنم، دلم می خواهد آغوشت برای من ابدی باشد، تازه می فهمم که چقدر می خواهمت، که چقدر عزیزی برایم و چقدر بی طاقتِ دوری ات هستم، عزیز دلم، سایه ی پاک مهربانت همیشه بر سر من و خواهر یاشد، همیشه تندرست و خندان ببینمت، خدا نگهدارت عزیز قلبم.

  • زهرا

نظرات  (۲)

خدا حفظشون کنه ...
پاسخ:
متشکرم، خدا حفظتون کنه
  • سوسن جعفری
  • آه چه می‌فهممت...
    پاسخ:
    سوسن جانم، خیلی سخته دوریش...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">