سوگِ نیابتی...
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۲۳ ب.ظ
پدربزرگ رفت، وقتی پدر توی راه بود...
من برای پدر بغض می کنم، گریستنم برای او می آید، داغ پدری را دید که سالها سایه اش را از او دریغ می داشت.
کاش کنارت بودم الان بابا...
- ۹۵/۰۵/۲۱
پدربزرگ رفت، وقتی پدر توی راه بود...
من برای پدر بغض می کنم، گریستنم برای او می آید، داغ پدری را دید که سالها سایه اش را از او دریغ می داشت.
کاش کنارت بودم الان بابا...