فمینوستالژی

Feminostalgy

فمینوستالژی

Feminostalgy

یک شعر، یک فیلم

سه شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۱۱ ب.ظ
دنبال چیز دیگری میگشتم، این شعرواره ی خام ِ هنوز بی اصلاح ِ سال 91 را دیدم، آن روزها... اسم شعر هست موج 60...

جایمان گذاشت قصه ناگهان و

گُم شدیم در کمرکش غرورها و...

ناگهانِ ما کلید خورده بود از

انقلاب سرخ موش کورها و...

ارثمان که دود و اشک می شد از

غارت مسافران گورها و ...

یادمان نداده بود هیچکس

لهجه ی قماش مرده شورها و ...

مغز و جیبمان که آب رفت و ما

هی شدیم هم کلاس بی شعورها و ...

خوابمان نبرد بس که شب شد و

زل زدیم توی چشم کرم نورها و ...

منتظر که بلکه روز می رسید و ...

روز می رسید و ما که خواب و کورها و

بی دلیل آب می شدیم و تَرکه از

غصه ی عقوبت ِ نداده سورها و ...

تازه اول عذاب جاودانه بود

فکر مُردن و جهنمِ تنورها و ...

عینک بزرگ و چشم ریز و

هی نگاه دوختن به دورها و ...

عشق های نصفه نیمه و قدم زدن

صبح زود توی پاتوق سپورها و ...

آرزو که آب رفت تا شدیم

عضو باشگاه جمع و جورها و ...

قصه مان هنوز سوز و آه داشت

ناله ها و لاف شعر و شورها و...

شعرها طَبَق شدند و شاعران

دوره گردهای کوچه ی عبورها و...

محو می شدند و خاطرات گنگ

توی ذهن نسل لخت و عورها

و

.

.

.

زندگی که چند نقطه بود آن وسط

تا به گور، از محله ی صدورها و ...

 

سروده ی رخشان- 1 دی 1391


دیگر اینکه، اگر مستند دیدن دوست دارید، و چنانچه دغدغه‌های محیط زیستی دارید اقتصاد شادی ساخته خانم هلنا نربرگ هاج را ببینید. دنبال مطلبی می‌گشتم که خیلی پیشترها کوتاه درمورد آسیب شبیه هم شدن انسان‌ها نوشته بودم، پیدایش نکردم. در آن نوشته تعبیر «یونیفرم» شدن را برای خودمان، به کار برده بودم. خانم نربرگ در مستندی که نام بردم، باورهای خود را در مورد آسیب‌های جهانی شدن (Globalization)، به تصویر می‌کشد. البته من به شخصه معتقد به برگرداندن همه چیز به نقطه‌ی صفرِ صنعتی و جهانی شدن نیستم، به دو دلیل؛ 

نخست آنکه اگر بناست راه حل برای معضلی ارائه کنیم، ناگزیریم از اینکه به عملی بودنش اهمیت بدهیم. راه‌حل‌هایی که جنبه‌ی درمانگری شفاهی داشته باشند، علاوه بر آنکه حاصل عملیاتی نخواهند داشت، یا محل مناقشه می‌شوند یا مورد بی‌محلی قرار می‌گیرند و کمرنگ می‌شوند.

ثانیاً، همه‌ی جنبه‌های جهانی شدن را «آسیب» نمی‌بینم؛ به ویژه سرعت گرفتن اطلاع رسانی را، که دیگر نمی‌شود در کنار آن، ذهن جوامع را به بکارت ِ پیش از توسعه‌ی ارتباطات رادیویی و ماهواره‌ای برگرداند.

اما به هرحال، مسابقات مُد و انتشار افسردگی و بیماری‌های روانی، رقابت‌های فرعی فرساینده بین جوامع و از بین رفتن منابع طبیعی به خاطر شهرسازی، صنعتی‌سازی و بردن امکانات ِ اَبَرشهرهای توسعه یافته به جغرافیای طبیعی ِ روستاها و زیستگاه‌های محلی، تبعات ِ نامبارک جهانی شدن هستند، که باید به حال آن‌ها فکر شود.

به طور کلی به رویکرد ریشه‌ای ِ تهیه‌کننده‌ی «اقتصاد شادی»، نسبت به معضلات محیط زیستی علاقه‌مند شده‌ام. به عنوان کسی که تحصیلات و تخصص نسبی‌اش مسائل زیست محیطی است و در نتیجه‌ی مطالعات اخیرم، دریافته‌ام که «محیط زیست» پیش از آنکه مسئله‌ی «علوم تجربی» باشد، مسئله‌ی علوم انسانی، مسئله‌ی اخلاق، فلسفه، جامعه‌شناسی، اقتصاد و سیاست است و اگر بناست که آن غایت ِ دست نیافتنی ِ شعارگونه؛ «فرهنگ‌سازی»، محقق شود،‌ تنها از دریچه‌ی این علوم محقق خواهد شد.

  • زهرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">