فمینوستالژی

Feminostalgy

فمینوستالژی

Feminostalgy

جهان وطن

جمعه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۳۹ ب.ظ
می توانم بگویم که نسبت به هیچ یک از لهجه ها و گویش ها و زبان های سرزمینم هیچ گاه نه تنها گارد نداشته ام، بلکه برایم لذتی داشته شنیدنشان، آنقدر که اگر مدتی با هریک همنشین باشم، ناخودآگاه لهجه می گیرم.
من نمی توانم خودم را سوا بدانم، بدون آنکه چیزی بفهمم، آوازهای ترکی ِ «حیدربابا»، واقعاً همان قدر انگیزش و گیرایی دارد و عاشقم می کند که «فایز دشتی». همانقدر که محو لهجه ی بی مانند و لذیذ اصفهانی می شوم، شعر حماسی لُری که می شنوم یادم می رود رگ و ریشه ی خودم از کجاست. شیفته ی لهجه های گرم شمالی هستم و شگفت زده از اینکه این دو سرزمین دوقلو، گیلان و مازندران عزیز، چطور توانسته اند تا این حد استقلال گویش داشته باشند از هم. 
یزد و کرمان و کاشان و مشهد هم، لهجه هایی که طعم کویر دارند، خشکی های خواستنی. و کُردی که هزار آفرین دارد. خوب، مخلص آبادان خودم هم هستم و لهجه ی گرم آبادانی و زبان غنی و شاهکار عربی. هرمزی ها و بلوچ های دلبر را که نگو...
واقعاً نمی توانم برای خودم سرزمین و بستگان خاصی تعریف کنم، گو اینکه به هرحال نسبت به خاکی که در آن هستم، عِرق دارم که اگر بتوانم کاری برای پیشرفتش کنم.

حالا، بنا به ایجاب، باید زبان های خارجی یاد بگیرم. ناخنک هایی هم زده ام. راستش حال کسی را دارم که می خواهد روی یک رودخانه ی یخ بسته راه برود، هیجان زده، محتاط، و با نفسی حبس!

می دانم، به خاطر قالب هایی هستند که از زبان مادری گرفته ام، من از خزانه ی این زبان ِ هزار دریچه ی شهد و شکر آنقدر برداشته ام و آنقدر متکی ام که سخت باورم می شود در جهان تازه بتوانم به این رهیدگی جست و خیز کنم. نگران ظرفیت هایی هستم که زیر گام های کشف من نیایند و از این سلطنتی که دارم(!) برسم به عصا و کهنه گلیمی؛

ولی راهی هست که گزیده ام، راز شیرینی زبان ها و گوش-آشنا بودنشان، به گمانم دلی ست که باز است به سوی همه، ذهن من همان است که از پس هیبت سخت و خشن آن برادر عرب محیط بانم، قلبی به نازکی پر پرنده می دید و به خاطر روح متعهد او به حقوق طبیعت، لبریز شوق می شد. من می توانم تمام دل های خوب دنیا را بغل بگیرم و به تمام زبان ها و لهجه ها، با زبان دلم جواب بگویم.

شاید وطن به بزرگی جهان بشود. زبان مهربانی، پیشروترین زبان دنیاست.
  • زهرا

نظرات  (۱)

جدا موندم. خانم محترم یه سایتهایی هستند به اسم اسپمر !! اتوماتیک از وبلاگا برای کسب درآمد توسط روبات کپی میکنن و کاری به ما هم نداره.  اون کپی که نشون میده بنننننننننننده ی خدا ! اینجا رو با دقت بخونید : 

اون نوشته کپی شده ، اسم سایت من که تو کپی اومده چون روبات مطلب رو با نظراتش کپی کرده و تنها نظرش مال من بوده !!! امیدوارم متوجه شده باشید. 


پاسخ:
بله متوجه شدم، و این فرضیه ی ربات هم به واقعیت تزدیکتر می تونه باشه چون مطلب کپی شده از وبلاگ من در یک سایت صرفاً تبلیغاتی و به اصطلاح شما اسپمر منتشر شده بود. باز هم به دلیل قضاوت اشتباهی که البته صرفاً مبتنی بر گزارش مستند بخش مدیریت وبلاگم بود از شما عذرخواهی می کنم. ولی ممنون میشم اگر راهی وجود داره برای جلوگیری از کپی برداری رباتها بهم معرفی بشه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">