آبلیمو با عسل
گلویت خیلی درد می کند، و دست وپاها و تمام تنت. بیدار می شوی و خودت را می بینی وسط یک تنهاییِ از هر طرف عمیق، گلودرد راه نفست را سد می کند، هیچ کدام از استخوان هایت انگار زنده نیستند و ضعف از حرکاتت معجون مضحکی ساخته. آبلیمو با عسل هست، این را وقتی می خورند که نه مهربانی های مادر باشد، نه آنتی بیوتیک، نه کسی که دستت را بگیرد ببرد درمانگاه.
خواب صدایش می زند، بی رمق تر از آن است که مقاومت کند.
- ۱ نظر
- ۳۰ مهر ۹۵ ، ۰۷:۳۱
- ۱۱۵ نمایش