دیلینگ دیلینگِ دلم
شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۸، ۱۰:۱۲ ب.ظ
شرمسارم که دائم بر مدار آشتی نیستم؛ که تب میگیردَم و میشورَم به تو تمامِ گرههای کورِ بالاآوردهام را. ولی در محاطِ پرپرهای کبود هم اگر دهان به لابه و گلایه باز میکنم به مقامِ اعظمَت، آسودهخاطرم که کوه، کینهی مورچه را قابلِ به دل گرفتن نمیداند. که در مَحضَرِ مقامِ ناظرِ اَعلی، ریز و وِزوِزو و بَرمَلایم، آنچنان که هربار بارشِ شکوِه را آغوش و آرام بودهای.
عاشقت هستم که چنین بر عهدهام داری...
- ۹۸/۰۷/۰۶
- ۸۲ نمایش