فمینوستالژی

Feminostalgy

فمینوستالژی

Feminostalgy

شگفتانه‌

چهارشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۲۸ ق.ظ

معلّمِ کلاسِ دوّمم، امشب از دوردست، به انگشت‌هایش بوسه زدم؛ وقتی که دیدم پس از سالیانِ سال، اسمِ مرا پیش از آن‌که بگویم گفته بود، مرا با جزئیات و به شکلی غیرمنتظره در ذهن داشت و عین جمله‌اش این بود: "دختری که همیشه رفتار و شخصیتش با همه فرق داشت و با همان سنّ کم، عمیق و متفاوت بود"، این‌قدر مهربان است و پُرمهر... لال شدم و قلبم پر از شکرگزاری شد.


بالای سر خودم ایستاده‌ام، زیرِ چشمِ تو، خدای مراقب.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۷/۰۵/۱۷
  • ۱۲۶ نمایش
  • زهرا

نظرات (۲)

  • نئو مبهم گرا
  • خوش به حالتون
    معلم کلاس دوم من سکته ای بود 
    جیغ میزد همش :/
  • نئو مبهم گرا
  • یه بارم نزاشت برم دستشویی
    فوقع ما وقع
    پاسخ:
    بیشترِ معلّم‌های زمانِ ما این‌طوری بودن، ایشون در خوبی استثناء بود، معلّم شما هم در بدجنسی ظاهراً البته...:)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">