...سپاری...
پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۴۶ ب.ظ
شگفت خواهد بود؛ کشیده شدن، کشیده شدن، کشیده شدن، آنقدر که تنت در بازهی ازل تا ابد، نیست شود. شگفت است که از فشردگی در زمان خودت، از جِرم بودنت، به زور و ناخواسته جدایت کنند، زمانیکه میان فوجی از اجرامِ رو به فزونی، وجودت «فکرِ جرم بودن» است. گریهات بیندازند و کَنده شوی از هوایت، تا کشیدگی محض، در ناپیدا شدن، در تمام ِ هستی شدنی، کُشندهی تجسم...
مرگ تجسم، دارد در اعماقم اتفاق میافتد. اما در خیال دفنش خواهیم کرد، و خیال، خاکِ سرد نخواهد بود.
- ۹۶/۰۲/۲۱
- ۲۴۲ نمایش