بوی خانه
پنجشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ب.ظ
به خانه بازگشته ام و لبریزم از زمستان زیبای مهربان شهرم، اتاقم خیلی خاک و غبار گرفته بود، گلدانهایم به جز کاکتوسها، خشک شده بودند، مادر نرسیده بود آبشان بدهد. خسته خسته همه جا را تمیز کردم، و گذاشتم عطر شب بوهای تازه ی باغچه بپیچد توی اتاق، گذاشتم آرامش بدود توی سرم. هیچکس نبود خوشامدم بگوید، جز عطر نم زده ی خنک شمشاد و چمن و شب بو... همین ها همه اند، شکرگزارم.
- ۹۵/۱۱/۰۷
- ۸۵ نمایش