فمینوستالژی

Feminostalgy

فمینوستالژی

Feminostalgy

ما بکاریم، دیگران...

جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۰۶ ق.ظ

نیک سرانجامم من...

حتی اگر پیشانی ام چیز دیگری بگوید. به دلم گوش می دهم. آوار صورت های این شهر دور، این همه غربت مکرّرِ یک جور، نمی توانند برم گردانند.

من قرار است نمیرم، تا زنده نکرده باشم. من قرار است طلسم هزار چشم را شکسته باشم از خیسی، من قرار است اول هزار چشم شده باشم، اول باغ شگفتی ساخته باشم از امید...

همین منِ نصفه نیمه، با همین دستهای زمختِ از رو نرفته، قول داده ام.

رفته باشد... مانده باشم، رفته باشم، آمده باشد... آن همه چشم، تنها نمی مانیم که.

  • زهرا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">