گندیده نگاری
دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۳۱ ب.ظ
فعلا سرماخورده ی غرغروی گندیده اعصابی هستم. حتی با کلاغ ها دعوایم می شود، گربه ها که دیگر جای خود دارند.
مهمان هم داریم، خانه سرد است. شب ها بهتر شده می خوابم، روزها عقبگردکرده بیدار می شوم. این خاصیت زشت شروع روزهای بعد از مصیبت است. حالا مصیبت هم نه آنقدرها... ولی خب، بطور کلی... شب کلی با خودت حرف زده ای، خودت را مجاب کرده ای، صبح پا می شوی خودت را که میبینی، میفهمی با یک نفهم روبرو هستی.
- ۹۵/۰۸/۰۳
- ۱۳۸ نمایش