بازمکانی
سه شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۲۱ ب.ظ
خسته نیستم، اما سرحال و انرژیک هم نه... هنوز در بازمکانی، خودم را پیدا نکردهام، گاهی انگار آدمِ سختی میشوم.
میروم، میآیم و هجوم افکار، حافظهی کوتاه مدتم را به شدت مختل میکند. بدتر از ماهی قرمز حتی، انگار در حرکت، در ایستایی، تنم باشد اما یاد و ذهن و روحم نه...
دیروز سر کلاس، هر جملهی استاد را همان چندثانیه بعد فراموش میکردم، چهرهی آدمها معنی نداشت، چیزی معنی نداشت، معنیِ چه؟!
- ۹۵/۰۷/۱۳
- ۱۰۵ نمایش