فمینوستالژی

Feminostalgy

فمینوستالژی

Feminostalgy

همنشین

پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۰۴ ب.ظ

انگار در وقت اضافه زندگی می‌کنم. بدنم با من حرف می‌زند، هر لحظه... عافیت از حافظه اش رفته، سفید فکر می‌کند. با هم کنار می‌آییم و رو به زوال بودنش را تحمل می‌کنم. حرفهایش را می‌شنوم، کشان کشان می بَرَمَش، کارهایمان را سر و سامان می‌دهیم. حواسش را پرت می‌کنم از دردها و کم آوردن‌ها، حواسش را پرت می‌کنم از حواس، به زمانی می بَرَمَش که مثل لباس، ترکَش کنم و خستگیهایش برای همیشه تمام شوند. برایش از روزهایی می‌گویم که سبکبار خواهیم بود و یادش نمی‌اندازم که آن روزها با من نخواهد بود، یادش نمی‌اندازم که ناگزیر کجا جایش خواهم گذاشت. 

  • زهرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">